آب،خاک،هوا،سه عنصر اصلی محیط زیست به شمار می روند که هر گونه نارسایی و خللی درآن می تواند با اثرات و پیامدهای مخرب زیست محیطی همراه شود.
فرسایش خاک،آلودگی هوا،کمبود منابع آبی و خشکسالی،سه ضلع مثلث بحران زیست محیطی را در ایران تشکیل می دهند که در صورت عدم مدیریت صحیح و اصولی می تواند با هزینه های اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی و حتی امنیتی مخاطره آمیز همراه شود.
آنچه که در این گزارش به آن پرداخته خواهد شد،بیشتر معطوف به ضلع آبی این مثلث زیست محیطی خواهد بود.
شاید کوتاهترین جمله ای که وصف کننده اهمیت و جایگاه آب برای بشری است در جمله " آب مایه حیات است" خلاصه شود.جمله ای که شاید تکرار بسیار آن باعث عدم برانگیختگی حساسیت در برخی از اذهان و افکار عمومی شده است.
اهمیت آب مربوط به دوران معاصر یا تاریخ میانه یا باستانی نمی شود،از همان ابتدای حیات بشری آب همواره جزء لاینفک زندگی بشریت بوده و بدیهی است که در آینده نیز خواهد بود.
با نگاهی به کتب تاریخی گذشته و مطالعه ادوار پیشین در این سرزمین یا دیگر نقاط خاورمیانه،پی می بریم که بخشی از تحولات سیاسی،اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جوامع به آب وابسته بوده است.
جنگ ها،درگیری ها،مناقشات و توافقات بسیاری با موضوعیت آب رخ داده و می توان گفت یکی از جدی ترین دغدغه های عموم مردم در سده ها و هزاره های پیشین تاریخ بر این عنصر حیاتی متمرکز بوده است.
حتی برخی از نظریه های تاریخی،یکی از ریشه های تاریخی استبداد پادشاهان و طاغوتیان در ایران را ناشی از نیاز مردم به آب عنوان کرده اند و در شرح و واکاوی این نظریه اینچنین آمده که با توجه به اختلافاتی که همواره بر سر تقسیم آب میان اقوام،طوایف و شهرها و روستاهای گوناگون وجود داشته،همواره مردم آن دوران در پی حاکمی قلدر و مقتدر بودند تا با مشت آهنین خود،امنیت آبی و توزیع متوازن و متعادل آن را اعمال کند و همین رویکرد و مطالبه باعث استمرار استبداد سلاطین و پادشاهان در ایران دوران پیشین شده است.
البته همانطور که از عنوان آن پیداست این یک نظریه است،و همواره بر هرنظریه ای می تواند انتقاداتی وارد باشد،اما به هر حال مناقشه آب در گذشته به عنوان ماده و عنصری که ضامن بقاء انسان بوده امری غیر قابل انکار است و به تبع با حساسیت های خاص به خود نیز همراه بوده است.
اساسا خشکسالی بخشی از خصوصیت اقلیمی ایران به شمار می رود که معطوف به دوران خاصی نمی شود و از ادوار گذشته چه بسیار مناطقی که با بیابان های وسیع پوشیده شده و چه بسیار روستاها و شهرهای که چشم بر آسمان دوخته،تمنای بارش داشته اند.
امروزه افزایش روزافزون جمعیت،تغییرات آب و هوایی،گرم شدن کره زمین و دیگر تحولات زیست محیطی باعث شده تا دشورای های کم آبی به دغدغه ای جدی مبدل شود.
طبق اظهار نظر کارشناسان،بحران آبی در ایران در حال ورود به مراحل جدیدی است که عدم اتخاذ تدابیر هوشمندانه در این خصوص می تواند این نیاز آبی را به نزاعی آبی تبدیل کند.
با عنایت به میانگین بارش 250 میلیمتری در ایران و فاصله معنادار این میزان با آنچه که در سطح جهان بصورت طبیعی در جریان است(850 میلیمتر)عمق بحران مشخص می شود.
این کاهش بارش ها از یکسو و متاسفانه مصرف بالای آب در میان ایرانیان از سوی دیگر، این معضل را بیش از پیش سنگین ساخته است.
طبق آمارها میانگین مصرف جهانی آب برای هر نفر در طول شبانه روز اعم از شرب و غیر شرب،150 لیتر است در حالی که در ایران رقم 250 لیتر در روز برای هر نفر ثبت شده است.
از طرفی ارزیابی ها حاکی از مصرف 92 درصدی سهم کشاورزی از منابع آبی،2 درصدی سهم صنعت و8 درصدی سهم آب شرب از مجموع 100 درصد منابع آبی است که خوشبختانه در عرصه ای که بیشترین مصرف منابع آبی را به خود اختصاص داده بیشترین هدر رفت نیز وجود دارد.
آبیاری به شیوه های سنتی موضوعی بوده که در طول سالیان گذشته بر کاهش هر چه بیشتر این منابع اثر گذاشته و از سوی دیگر حفر قنوات متعدد برای رفع کمبودهای آبی باعث تحلیل و تنزل سفره های آب زیرزمینی شده است ( البته راهکار برون رفت از این مشکل تجهیز مزارع و باغات به آبیاری تحت فشار است که اخیرا اقداماتی در این راستا در حال اجرایی شدن است)
عدم تفکیک آب مصرفی و مشترک بودن آب شرب برای مصارف متعدد اعم از بهداشتی،نظافت و حتی گاهی آبیاری ،این زنجیره نارسایی را به نحو نگران کننده ای به هم متصل ساخته است ، در نتیجه امروز شاهدیم که شهرهای بسیاری از ایران همچون مشهد،سیستان و بلوچستان، آبادان، اهواز،خرمشهر،تهران و...با دغدغه های آبی جدی مواجه شدند.
تاثیر محدودیت های آبی در مهاجر پذیری تغییر مشاغل و نارسایی های اقتصادی
محدودیت های آبی در مهاجر پذیری از روستاها به شهرها نیز نقش بسزایی ایفا می کند و متعاقبا تغییر مشاغل و بی انگیزگی در برخی از فعالیت ها همچون کشاورزی و دامداری به عنوان یکی از پایه های خود کفایی وامنیت غذایی از دیگر تبعات سوء این معضل است.
به واقع آب عنصری است که در تمامی ابعاد زندگی انسان ریشه دارد و در صورت بروز خلل یا نقصانی در این حوزه،ابعاد بسیاری از زندگی بشری را تحت الشعاع قرار می دهد.
عدم تمایل برخی از فعالان کشاورزی به دلیل محدودیت های آبی،مهاجرت مردم اصفهان از حاشیه رودخانه زاینده رود در اثر خشکی این رود در طول سالیان گذشته و مهاجرت به شهر و کاهش فرآورده های کشاورزی از نمونه مواردی است که بصورت کلی به تبع محدودیت ها در منابع ابی در کشور بوجود آمده است.
بحران آب،امنیتی می شود؟
اخیرا مباحثی از سوی برخی کارشناسان مطرح می شود که با فرض صحیح بودن آن،گویا کمبود آب به سمت و سوی امنیتی شدن در حال حرکت است.
به عقیده برخی از کارشناسان مناقشه های هسته ای،سیاسی و تیرگی و سردی روابط میان ایران و برخی کشورها در هر حال از گذشته وجود داشته و ایران با درایت و هوشمندی در طول 38 سال اخیر آن را از سر گذرانده و زین پس نیز از آن عبور خواهد کرد.
اما این بحران آبی است که در صورت عدم ورود به موقع و ارائه راهکارها و اندیشه های سازنده برای رفع و مدیریت آن می تواند به نزاع و جنگی تبدیل شود که شهرهای ایران را با خود درگیر سازد.
مقصر اصلی مسئولان و خطاهای فاحش آنها است
بطور طبیعی کمبود بارش ها عامل بخش قابل توجهی از کمبودهای آبی در شرایط کنونی است اما محسن رنانی(استاد دانشگاه اصفهان)در گفتگویی که در بهار سال جاری با یکی از رسانه ها داشت،علت اصلی معضل موجود را ناشی از سیاستگذاری غلط برخی از مسئولان قلمداد کرد.
وی می گوید:مردم در مسئله بحران آب متهم نیستند،بلکه آنها قربانی سیاست گذاری های غلط در حوزه منابع آبی شده اند و ما حق نداریم مردم را متهم کنیم.
رنانی گفت:مسئولان از مردم می خواهند که الگوی مصرف خود را اصلاح کنند و این در حالی است که مردم ایران به فرهنگ درست استفاده کردن از آب آگاه بودند زیرا توانسته اند سه هزار سال با اقلیم خشک و کم آب ایران کنار بیایند و تعادلی پایدار بین زیست اقتصادی و اجتماعی خود با طبیعت ایجاد کنند.
استاد دانشگاه اصفهان عنوان کرد:جنگ پراکنده آب در ایران هم اکنون به گونه ای خزنده و آرام شروع شده ، این آن خطری است که امنیت مارا تهدید می کند.
20 درصد بحرا ن آبی ناشی از خشکسالی است
مدیر کل آموزش سازمان محیط زیست در پاسخ به سئوال خبرنگاری مبنی بر اینکه چه میزان از بحران آبی ناشی از شرایط اقلیمی است اظهار می کند:در یک برآورد خوش بینانه حداقل 80 درصد بحران آب در ایران ناشی از مدیریت نامتوازن با توانمندی های اکولوژیکی سرزمین ایران است و تنها 20 درصد آن ناشی از تنگناهای اقلیمی و خشکسالی است.
مدیریت بحران آب مستلزم عزم ملی
فارغ از تحلیل های طرح شده در این گزارش و پیامدهای احتمالی که در پی بحران آبی مطرح شده،بطور قطع به یقین در یک موضوع کلیه مسئولان و صاحب نظران اتفاق نظر دارند و آن این است که بحران آب در ایران جدی است.در چنین شرایطی مقصر قلمداد کردن مسئولان فعلی یا پیشین چاره و حلّال ماجرا نخواهد بود.
در حال حاضر باید اقدام کرد آن هم اقدامی عاجل،جدی،فراگیر و ملی که چنین امر خطیری با عزمی همگانی،اطلاع رسانی های مضاعف،واقع بینی و همدلی و همزبانی کلیه گروه های سیاسی،اجتماعی که دل در گروی این نظام و کشور دارند محقق می شود.