آمارها میگویند که روند بیابانزایی در کشور شتابی دو برابر میانگین جهانی دارد. براساس آماری که سازمان جنگلها و مراتع کشور به تازگی اعلام کرده علیرغم عملیات بیابان زدایی در سطح هشت میلیون هکتار در نقاط مختلف کشور طی 50 سال گذشته همچنان یک میلیون هکتار کانون جدید بیابانزایی به جمع کانونهای پیشین در کشور افزوده شده است. کانونهای جدیدی که استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، قزوین، تهران، خوزستان و کرمان را در بر میگیرند.
بر اساس تعریفی که کنوانسیون بیابانزایی از پدیده بیابانزایی ارائه کرده است، تخریب سرزمین در مناطق خشک و نیمه خشک و خشک نیمهمرطوب در اثر عواملی مانند عوامل انسانی و عوامل طبیعی را بیابانزایی مینامند. تحقیقات و پژوهشها نشان میدهد که در حال حاضرعوامل طبیعی، آنچنان نقشی در بیابانزایی در جهان و به خصوص در ایران بازی نمیکنند. البته خشک سالیهایی که به وقوع میپیوندد بیابان زایی را تشدید میکند اما در ایران این عوامل انسانی هستند که بیشتر باعث بیابانزایی اثر گذار است. چرای مفرط و خارج از فصل دام در مراتع، تبدیل مراتع به دیمزار، برداشت بیرویه آب از سفرههای آب زیرزمینی، معدن کاوی و بهره برداری از معادن، جادهسازی و توسعه شهرها و روستاها و امثال آن سبب شده که کل ایران و حتی مناطقی که بارندگی در آن مطلوب بوده است دچار مشکل بیابانزایی شوند.
در میان 6 استانی که کانون جدید بیابانزایی در آنها ایجاد شده است حضور 2 استان از جمله استان آذربایجان غربی و شرقی که اقلیمی متفاوتتر از سایر 4 استان دیگر دارند جای تامل دارد. استان آذربایجان غربی یکی از مناطق کوهستانی کشور است که در سراسر ناحیه هم مرز استان با ترکیه و عراق، کوههای مرتفع برفگیر از شمال به جنوب کشیده شدهاند و آبهای حاصل از ذوب آنها که در درههای منطقه به صورت رودخانههای متعدد جریان مییابد سبب میشود که تامین آب مورد نیاز آسانتر از سایر استانهای دیگر کشور تامین شود. در فصل زمستان ارتفاعات و نواحی بالاتر از 3000 متر در زیر قشر ضخیمی از برف فرو میروند و قلل کوهها، این برفها را تا سال بعد محفوظ نگه میدارد. همچنین در دامنههای بین 1000 تا 2000 متری که از بادهای تند شمال محفوظ مانده است، به مقدار کافی باران میبارد.
استان آذربایجانشرقی از استانهای مهم، پرجمعیت و آباد ایران است که در گوشه شمالغرب کشور واقع شده است. این استان از نظر موقعیت طبیعی در محل بههم خوردگی دو رشته کوه البرز و زاگرس، بهعبارتی در زون البرز و آذربایجان و در گوشه شمالغرب فلات ایران واقع شدهاست. از نظر تقسیمات حوضههای آبریز کشور، حوضههای آبخیز ارس، سفیدرود ـ قزلاوزن و دریاچه ارومیه پهنه استان را پوشش میدهند که بیشترین مساحت استان در محدوده حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار گرفتهاست. موقعیت کوهستانی و عرض جغرافیایی استان از عوامل برودت و سرمای قسمت اعظم این منطقه است. کم ارتفاعی و اثرات ملایمکننده بخارهای دریای خزر در پارهای از مناطق از عوامل اعتدال اقلیمی آن به شمار میآید. به علاوه آذربایجان تا حدودی تحت تاثیر جریانهای مرطوب دریای مدیترانه از سمت غرب و جنوبغربی قرار دارد و تودههای هوای سرد سیبری نیز از شمال بر آب و هوای آن اثر گذار است. استان آذربایجان شرقی و غربی از جمله استانهای ایران است که در مقایسه با سایر استانها از بارندگی و نزولات آسمانی خوبی برخوردار است. با این تفاسیر چه شده که نام چنین استانهایی در لیست کانون بیابان زایی در ایران قرار گرفته اند؟
جهان دچار بیابانزایی
محمد درویش، مدیر دفتر مشارکتهای سازمان حفاظت محیط زیست در گفت و گو با روزنامه «ابتکار» به درگیری جهان با مشکل بیابان زایی اشاره میکند و میگوید: جهان با پدیده بیابانزایی روبرو است. غرب جنگلهای آمازون و غرب جنگلهای سوماترا در اندونزی هم اکنون با بیابانزایی دست و پنجه نرم میکنند. مناطقی که 3 و نیم تا 4 متر به آب دسترسی دارند درگیر پدیده بیابان سبز شدهاند.
او ادامه میدهد: آذربایجان غربی و شرقی به رغم اینکه بارندگی مطلوب بوده است اما بارگذاریها چند برابر ظرفیت زیستی این مناطق بوده است و این سبب شده است که میزان سطح آبهای زیر زمینی در این مناطق در سال کاهش یابد. او ادامه میدهد: افزایش کانونهای بیابانزایی در کشور و حتی در جهان یک فرآیند قابل پیشبینی است. زمانی که به قوانین طبیعت احترام نگذاریم در آخر چیزی جز تخریب طبیعت عاید ما نخواهد شد.
کشاورزی بلای جان آذربایجان
به گفته این فعال محیط زیست، افزایش بهره برداری از منابع آب زیر زمینی برای مصارف کشاورزی یکی از دلایل عمده تشدید بیابان زایی در این مناطق است. درویش می گوید: اراضی کشاورزی در استانهای آذربایجان شرقی و غربی از 320 هزار هکتار به 680 هزار هکتار رسیده است. این آمار نشان میدهد که اراضی کشاورزی در این دو استان افزایش یافته و با توجه به اینکه هر هکتار از اراضی کشاورزی 10هزار متر معکب آب مصرف میکند. اضافه مازاد مصرف آب کشاورزی از حق آبه دریاچه ارومیه بیشتر است و همین عامل سبب شده است که در طول 20 سال یک پهنه 500 هزار هکتاری مواجه شویم که به یک کویر تبدیل شده است.
70 هزار هکتار بیابانزدایی در مقابل 30 میلیون هکتار بیابان زایی
به گفته گرشاسبی، معاون آبخیزداری، امور مرتع و بیابان سازمان جنگلها و مراتع کشور در گفت و گو با ایرنا اعلام کرده است که «32.5 میلیون هکتار بیابان در سطح کشور وجود دارد که یک میلیون هکتار کانون جدید گرد و غبار هم به آن اضافه شده است.» در مقابل این حجم افزایش کانون بیابانزایی در کشور اما به گفته این مقام مسئول سالانه حدود 70 تا 80 هزار هکتار بیابان به روشهای مختلف توسط نهادهای مسئول مهار میشود آماری که در مقابل میزان افزایش کانونهای بیابانزایی در کشور هیچ است.
محمد درویش، مدیر دفتر مشارکتهای سازمان حفاظت محیط زیست برای رفع این مشکل میگوید: ما باید میزان مصارف منابع آبی کشور را کاهش دهیم. حلقه چاههای غیر مجاز را پلمپ کنیم و بر استفاده و بهره برداری از آبها بیش از گذشته نظارت کنیم. به جای افزایش مصارف آب در بخش کشاورزی به سمت گزینه های جای گزین پیش برویم. از انرژیهای نو و تجدید پذیر به جای آب استفاده کنیم.
گرچه دولت یازدهم و نهادهای ذیربط در امر بیابانزدایی همچون سازمان حفاظت محیط زیست برای جلوگیری از افزایش بیابانزایی و تثبیت گرد و غبار ناشی از آن و نگهداری از پوششهای گیاهی اقدامات متعددی انجام دادهاند اما میراث به جای مانده از تخریب طبیعت آن قدر زیاد است که تلاش سه ساله این سازمان نتوانسته با تمامی معضلات محیط زیستی ایران مقابله کند.